معنی شریف پاشا - جستجوی لغت در جدول جو

شریف پاشا

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ثُ رَیْ یا)

یکی از وزرای دولت عثمانی پسر عثمان پاشای گمرک چی. مولد او بسال 1241 هجری قمری در اسلامبول. او پس از اکمال تحصیلات در باب عالی عضو مضبطۀ همایونی شد و بواسطۀ حسن کفایت و استعداد ذاتی مأموریتهای گوناگون یافت از جمله ریاست کمیسیون روسیه که برای مادۀ ’کولیروز’ بروسیه رفته بودند سپس بسمت منشی اول سفارت عثمانی بپاریس رفت و در 1275 هجری قمری برتبۀ بیگلربیگی روملی مأمور قدس شریف شد و در جلوس سلطان عبدالعزیزخان در 1280 هجری قمری ولایت حلب به او مفوض گشت و سپس رتبۀ وزارت یافت وناحیۀ زور را پس از طغیان و انقلابی که در آنجا پیدا شده بود مسخر و هم اعادۀ امنیت کرد. در 1283 به ولایت آیدین منصوب گشت. یکسال بعد به اسلامبول آمد و در1285 ولایت خداوندگار بدو دادند و کارهائی از این قبیل داشت تا در 1296 هجری قمری به ماه شعبان بسیواس درگذشت. او مردی عالم و ادیب و محب علماء بود و در زبان ترکی عثمانی منشی و کاتبی زبردست بشمار می آمد و در زبان فرانسه نیز مهارتی بسزا داشت. (قاموس الاعلام)

لغت نامه دهخدا